مزاج شناسی و تست تعیین مزاج
از دیدگاه متخصصان طب سنتی، یکی از مشکلات حوزۀ سلامت در کشور ما، آگاهی نداشتن بسیاری از ایرانیان، از مزاج درستشان است؛ این موضوع موجب شده افراد زیادی، رژیم غذایی و سبک زندگی خلاف با مزاجشان داشته باشند و درنتیجه، با خطر مبتلا شدن به بیماریهای مختلف و سایر معضلات روبرو شوند. در این مطلب، سعی شده به نحوی کامل با مزاج شناسی و شاخصهای شناخت مزاج صحیح، آشنایی جامعی پیدا کنید.
مزاج شناسی، علمی پیچیده، گسترده و در عین حال، با ارزش است که نیازمند شناخت ویژگیهای جسمی و روحی خودمان، مزاج مواد غذایی، مزاج گیاهان دارویی و… دارد؛ تا امکان تعیین نوع رژیم غذایی، ورزش و سبک زندگی (Lifestyle)، شیوۀ پیشگیری و درمان بیماریها و… بهطور درستی فراهم شود و درنهایت شما به زندگی سرشار از سلامتی و نشاط برسید.
مزاج، در لغت به معنی «در هم آمیختن» است؛ ابوعلی سینا، در کتاب «قانون» مزاج را اینگونه تعریف میکند:
«مزاج عبارت از چنان کیفیتی است که از واکنش متقابل اجزای ریز مواد متضاد به وجود میآید. در این واکنش متقابل، بخش زیادی از یک یا چند ماده با بخش زیادی از ماده یا مواد متخالف باهم میآمیزند، بر هم تأثیر میکنند و از این آمیزش کیفیت متشابهی حاصل میشود که آن را مزاج نامیدهاند». برخی از حکما نقش رفتارها را در پیدایش مزاج دخیل میدانند.
برای آشنایی با مفهوم مزاج، ابتدا باید، 2 مفهوم دیگر را درک کنید و سپس به سراغ مزاج شناسی برویم، یعنی:
- 1) ارکان چهارگانه (عناصر اربعه یا ارکان اربعه)
- 2) اخلاط چهارگانه (اخلاط اربعه)
- 3) مزاج های نهگانه
مزاج شناسی از دیدگاه دکتر یزدیان، متخصص طب سنتی
لطفاً ویدیوی زیر را تماشا کنید
ارکان چهارگانه به زبان ساده
کل دنیا و موجودات آن از عناصر یا همان ارکانی تشکیلشده که عبارتاند از: هوا، آتش، خاک و آب. دستهبندی این ارکان 4 گانه به دودستۀ سنگین (آب و خاک) و سبک (آتش و هوا) است [1].
هرکدام از این 4 عنصر (رکن)، کیفیتی دارند. این کیفیتها عبارتاند از: گرمی، سردی، تری و خشکی. دستهبندی این 4 کیفیت هم به دو گروه اصلی (گرمی و سردی) و فرعی (تری و خشکی) است.
هرکدام از 4 رکنی که نامبرده شد علاوه بر کیفیتِ بارز و غالبی که دارند، یک کیفیتِ پنهان و مغلوب نیز دارند. مثلاً کیفیت بارز عنصر آتش، گرمی و خاصیت پنهان آن خشکی است.
پس بر این اساس، خاک عنصری سرد و خشک، آب عنصری سرد و تر، هوا عنصری گرم و تر و آتش عنصری گرم و خشک است، که همگی این مطالب را در جدول ذیل خلاصه کردهایم:
نکته مهمی که باید در این خصوص مدنظر داشت این است که ارکان چهارگانه را نمیتوان بهصورت مجزا در طبیعت پیدا کرد؛ بلکه عناصر در ترکیب موادِ مرکب وجود دارند و بدن آدمی نیز از این عناصر تشکیلشده است؛ بهعبارتدیگر، نامیدن ارکان چهارگانه به آب، هوا، خاک و آتش ازاینروست که بین ویژگیهای عناصر چهارگانه و این نمود های محسوس، شباهتهایی وجود دارد که اجازه میدهد این نمودها را صرفاً نماد و سنبل آن عناصر بدانیم.
[1] بوعلی سینا، عناصر (ارکان) را نوعی اجسام ساده میداند که اجزای اولیه تن آدمی و موجودات دیگر را تشکیل میدهند.
کلینیک طب سنتی دکتر یزدیان همراه شماست…
تماس بگیرید: 02188720101 02188725511
اخلاط چهارگانه به زبان ساده
- دم (خون)
- بلغم
- صفرا
- سودا
اخلاط (خلطها) | کیفیت |
---|---|
دم (خون) | گرم و تر |
بلغم | سرد و تر |
صفرا | گرم و خشک |
سودا | سرد و خشک |
سوء مزاج چیست؟
قبل از اینکه به تعریف مزاج برسیم، همینجا بهتر است از «سوء مزاج» برایتان بگوییم.
وجود هر چهار خلط در بدن ضروری است اما هر یک بهاندازه خاص و معین. آنچه موجب بیماری میشود به هم خوردن تعادل میان این اخلاط است و تغییر در میزان کمیت و کیفیت آن است.
اکثر بیماریهای اکتسابی به دنبال غلبه یکی از اخلاط است که به آن «سوء مزاج» میگوییم؛ یعنی تغییری در ماده ایجادشده است و یکی از اخلاط افزایش پیداکرده است. بنابراین سوء مزاج یا برهم خوردن تعادل اخلاطی در بدن آدمی منجر به بیماریهایی میشود که لزوماً نشئتگرفته از وراثت فرد نیستند، بلکه غالباً عوامل محیطی منجر به سوء مزاج می شوند؛ چون تغییر بر تعادل اخلاطی مؤثر است.
ارتباط ارکان چهارگانه و اخلاط چهارگانه به زبان ساده
اگر با شکل بخواهیم موقعیت مکانی چهار ارکان (خاک، آب، هوا و آتش) را نسبت به یکدیگر بیان نماییم شکل زیر مناسب است.
در این شکل فرض بر این است که عناصر مختلف را درون لولهآزمایش ریختهایم و لذا وزنهای سنگین به سبک رسوبکردهاند؛ یعنی خاک که سنگینتر است در پایینترین قسمت لوله و آتش که سبکتر است در بالای آن قرارگرفته و آب و هوا نیز در بین این دو بهطور معلق قرار دارند.
همانطور که در شکل سمت چپ ملاحظه میکنید، چهار خلط صفرا، دم، بلغم و سودا نیز در لولهآزمایش به شکلی قرار میگیرند که قابل تطبیق بر عناصر چهارگانه هستند. وجه اشتراک ارکان چهارگانه و اخلاط چهارگانه غیر از تشابه در موقعیت مکانی آنها از کیفیتهای مربوط به هرکدام نیز ناشی میشود. بهعنوانمثال هم صفرا و هم آتش دارای دو کیفیت گرمی و خشکی هستند.
در هر تطابقی که فصول، جنس، تیپهای شخصیتی، رنگها و … با عناصر اربعه پیدا میکنند، همه ویژگیهای این چهار عنصر، مانند کیفیت آنها، موقعیت مکانی آنها نسبت به یکدیگر، حالت آنها، ویژگیهای مخصوص آنها و… نیز قابل تطبیق هستند.
در تطبیق ارکان چهارگانه -با در نظر گرفتن کیفیتهای آنها و مزاجشان- با ویژگیهای شخصیتی و روانی انسان نیز حتی حالتهای این عناصر چهارگانه نیز قابل تطبیقاند.
برای مثال آتش که به گرمی و تندی، سریع شعلهور شدن، سریع خاموش شدن و … شهره است، در تطبیق با فردی که دارای غلبه خلط صفرا است؛ نیز شاهد همین خصیصهها خواهیم بود. یعنی فردی با مزاج گرم و خشک (دارای خلط صفراوی) روحیاتی شبیه با آنچه در خصوص آتش ذکر شد را دارا است.
مزاج به زبان ساده
کیفیتهایی که برای ارکان چهارگانه و اخلاط چهارگانه بیان کردیم، یادتان هست؟
بله، درست گفتید، این کیفیتها شامل گرمی، سردی، تری و خشکی هستند، غلبۀ هرکدام از این کیفیتها را مزاج (Diathesis) میگوییم؛
بهعبارتدیگر شرایط درونی و بیرونی موجب کاهش یا افزایش این کیفیات در بدن میشود که نتیجۀ آن مزاج فرد میشود. همۀ انسانها این 4 کیفیت رادارند؛ ولی بسته به اینکه کدام زیادتر است (غلبه میکند)، مزاج متفاوتی دارند. گاهی نیز هیچکدام از این 4 کیفیات غلبه ندارند که به این مزاج، «مزاج معتدل» میگویند.
بنابراین 4 کیفیت بهصورت تکی یا دوتایی میتوانند ترکیب شوند و همراه با مزاج معتدل، مزاج های 9گانه پدید میآید، یعنی:
مزاجهای گرم، سرد، تر، خشک، گرم و تر، گرم و خشک، سرد و تر، سرد و خشک، معتدل
این 9 مزاج ازنظر ترکیب بهصورت زیر دستهبندی میشوند:
پس به نوع دومِ مزاجهای غیر معتدل، یعنی گرمی و خشکی، گرمی و تری، سردی و تری و سردی و خشکی، مزاج مرکب اطلاق میشود.
تشخیص مزاج فقط با بررسی چند نشانه مقدور نیست و باید نشانههای جامع توسط طبیب ارزیابی و تفسیر شود. زیرا بسیاری از افراد سالم، نشانههای متضادی دارند که تحلیل و تفسیر این نشانهها بر عهده پزشک آگاه و متخصص در طب سنتی است.
همانطور که گفته شد، همۀ افراد این کیفیتها رو در بدن دارا هستند و بسته به اینکه کدامیک بیشتر باشد مزاج فرد مثلاً گرم، سرد و تر و… است؛ پس مزاج، یعنی بیشتر بودن یکی از کیفیتها، نه اینکه بقیه کیفیتها وجود نداشته باشد.
برای افراد دقیقتر میتوان مزاج را اینگونه بیان کرد: « مزاج، از مصدر مزج به معنای ترکیب کردن و درهم ریختن میآید و مزاج در طب سنتی ایران به مفهوم کیفیت یکسان و جدیدی است که درنتیجه آمیختن ارکان چهارگانه (هوا، آتش، خاک و آب) با یکدیگر و فعلوانفعال آنها در یک جسمِ مرکب به وجود میآید.
در دیدگاه طب سنتی هر جسمِ مرکبی از 4 رکن تشکیلشده است و اختلاف مقدار این عناصر در اجسام، آنها را با یکدیگر متفاوت میکند؛ بهعبارتدیگر، مقدار و نسبت موجود از هرکدام از این ارکان چهارگانه، تعیینکننده مزاج جسم مرکب خواهد بود».
به عبارت سادهتر هرگاه ارکان چهارگانه در مقادیر مختلف و نسبتهای نابرابر باهم ترکیب شوند، کیفیتهای جدیدی ایجاد میکنند که همان مزاجها هستند.
اشتباه رایج در بیان مزاج
بین مردم مرسوم شده که میگویند فلان شخص، مزاج دموی یا بلغمی دارد؛ درحالیکه دم، بلغم، صفرا و سودا مزاج نیست و همانطور که گفته شد، این موارد از اخلاط چهارگانه هستند و درستش به شیوه بالاست یعنی مثلاً «گرم و خشک» نه صفرایی. وجود مزاج برای هر خلط موجب این اشتباه شده است.
بنابراین از دیدگاه طب سنتی اصیل ایرانی، برای تقسیمبندی افراد به چند گروه به لحاظ شخصیتی، بهتر است از واژه مزاج با تعریف مخصوص به خودش –یعنی شامل گرمی، سردی، تری و خشکی و ترکیب دوتایی آنها- استفاده کنیم؛ و نه بیان مزاج با تعاریف مصطلحی غلط (یعنی واژههایی چون دموی مزاج، سوداوی مزاج و… درست نیستند) .
نامگذاری گرمی و سردی در طب سنتی ایرانی، فقط به گرمی و سردی دمایی بدن اشاره نمیکند؛ بلکه بسیاری از ویژگیهای دیگر، مانند استخوانبندی، میزان خوابوبیداری، عملکردهای هضمی و غیره نیز از طریق آن توصیف میشوند.
مزاج های ذاتی و اکتسابی
مزاج های 9 گانه، ممکن است از کنش عاملهای خارجی، داخلی و روانی مثل فصل، سن، جنسیت، مکان زندگی، اعراض نفسانی (حالات روحی و روانی) و… تحت تأثیر قرارگرفته و دگرگون شوند؛ ازاینرو مزاج ها به دودسته تقسیم میشوند که هر انسانی این دو مزاج را دارا است و هیچ دو شخصی دارای مزاج یکسان نیستند و عبارتاند از:
- مزاج ذاتی (پایه/مادرزادی/جبلی/مولودی): از زمان انعقاد نطفه همراه انسان است و
- مزاج اکتسابی (عارضی یا حال): فرد در دوران عمر خود بهواسطۀ مشکلات و بیماریها و… به مزاج اکتسابی سوق داده میشود و به این واسطه از مزاج ذاتی خود فاصله میگیرد. این مزاج میتواند لحظهبهلحظه براثر عوامل درونی و بیرونی تغییر کند.
مزاج هر شخص را میتوان به گونۀ زیر فرض و تقسیم کرد:
- 50 درصد مزاج ذاتی و 50 درصد مزاج اکتسابی (1 به 1)
- 75 درصد مزاج ذاتی و 25 درصد مزاج اکتسابی (2 به 1)
- 25 درصد مزاج ذاتی 75 درصد مزاج اکتسابی (1 به 2)
مزاج طبیعی و غیرطبیعی
بهعنوانمثال در برخی افراد که دارای مزاج خشک هستند و میل به رطوبت دادن (تری دادن) به بدنشان از طریق خوابیدن در روز، پرخوری و… هستند، این رطوبت غیرطبیعی است. اما اگر این شخص از سرکهانگبین، خاکشیر و… استفاده کند؛ رطوبت طبیعی دارد و عوارضی ندارد.
درنتیجه، اینکه بگوییم هر چیز سردی، بد است یا چیزهای سرد و خشک بد هستند، اشتباه است!
انسانها به مواد مختلف با همۀ مزاجها نیاز دارند و این موضوع بستگی به طبیعی و غیرطبیعی بودن آن دارد؛ مثلاً در سردی و خشکی، «چای سیاه» مزاجی غیرطبیعی دارد و «زرشک»، مزاجی طبیعی دارد. همانطور که گفته شد، مزاجها اکتسابی و قابلتغییر هستند، ولی به شرطی این تغییر در مزاج ها مفید است که غیرطبیعی نباشد.
مزاج برای مناطق جغرافیایی مختلف
هر منطقه جغرافیایی دارای ویژگیهایی مانند وضعیت «آب و هوا» و وضعیت«هوا» است. آب و هوا (اقلیم) در طول دهها سال حاصلشده است و ثابت است. آبوهوای 50 سال گذشتۀ کل ایران مؤید آن است که ایران آب و هوا (اقلیم) گرم و خشک را داراست؛ همچنین، آبوهوای اصفهان، گرم و خشک؛ خوزستان، گرم و تر و شمال، سرد و تر است.
«هوا» حالتی گذرا و موقتی است، که یک روز آفتابی، روزی دیگر ابری یا بارانی و یا همراه با وزش باد و… است.
«آب و هوا» و «هوا» میتوانند در مزاجهای ذاتی و اکتسابی ما مؤثر باشند.
مزاج برای اندام مختلف بدن
همۀ اندام بدن دارای مزاج مختص به خود هستند که هرکدام در طول عمر، ممکن است بهتنهایی مزاجشان تغییر یابد؛ مثلاً قلب که ذاتاً مزاج گرم و خشک دارد ممکن است دچار سردی شود؛ درحالیکه، سایر اندام بدن، رو به گرمی داشته باشند. گاهی شخص، کبدش گرم شده و سردی میل میکند؛ ولی عوارض این سردی را در معده میبیند و یا برای گرم شدن معده گرمی مصرف میکند که کبدش بیشازحد گرم شده و عوارضی را نشان میدهد.
بنابراین انسان میتواند دچار غلبه چند مزاج بهصورت همزمان شود و نکتۀ مهم این است که از چه روشی عضو درمان میشود و باید بهگونهای درمان تجویز شود که سایر اندام دچار عوارض نشوند.
گرمی، سردی، خشکی و تری ازنظر طب سنتی و پزشکی مدرن
در طب قدیم اعتقاد به وجود 4 حالت گرمی، سردی، خشکی و تری در بدن انسان وجود دارد که از ترکیب این چهار حالت 4 حالت دیگر به دست میآید که با مزاجهای چهارگانه، اخلاط چهارگانه، ارکان (عناصر)چهارگانه و فصول قابل تطبیق است.
ویژگی | اخلاط چهارگانه | فصول | ارکان چهارگانه |
---|---|---|---|
گرم و تر | دموی | بهار | هوا |
گرم و خشک | صفراوی | تابستان | آتش |
سرد و خشک | سوداوی | پاییز | خاک |
سرد و تر | بلغمی | زمستان | آب |
شکل زیر چگونگی این ارتباط را مشخصتر میسازد:
با توجه به اینکه شاید اینگونه تصور شود که این تقسیمبندی مربوط به زمانهای قدیم است و علمی و قابل استناد نیست، باید گفت که طب سنتی یک طب کاملاً علمی است و فقط کلمات بهکاربرده در آن با طب مدرن متفاوت است.
در این خصوص و در تطابق این چهار مورد با طب روز، میتوان گرمی و سردی را بهوسیله مباحث «تنظیم تعادل اسیدی و بازی» و «فعالیت غدد و میزان متابولیسم پایه (BMR یا Basal Metabolic Rate) » و تری و خشکی را بر اساس مبحث «مایعات داخل و خارج سلولی» کاملاً توضیح داد.
ارتباط مزاجها و متابولیسم
استاد شادروان دکتر جلال مصطفوی، در شرح کتاب ذخیره خوارزمشاهی مینویسد: «اساس فعالیتهای حیاتی موجودات زنده بر تغییر ترکیبات شیمیایی پروتوپالسم استوار است و بیشتر فعلوانفعالاتی که برای انجام این امر در داخل سلولها صورت میگیرد، اگزوترمیک بوده و با تولید حرارت توأم میباشد. پس هرقدر فعالیت حیاتی یک فرد بیشتر باشد تولید حرارت در بدنش بیشتر و هرقدر فعالیت کمتر باشد، میزان حرارتی که تولید میکند، کمتر خواهد بود.
در مورد حرارت بدن انسان و حیوانات، به دو عامل باید توجه داشت: یکی مقدار حرارتی است که بدن تولید میکند و آن را برحسب کالری اندازهگیری میکنند، دوم شدت حرارتی است که به «درجه حرارت» معروف است. در انسان و حیوانات خونگرم مانند پستانداران و طیور درجه حرارت بدن ثابت بوده و تغییرات حرارت خارجی تأثیری در درجه حرارت بدن آنها ندارد. هرگاه درجه حرارت محیط بالا یا پایین برود عوامل تنظیمکنندهای در بدنشان وجود دارد که حرارت آنها را همیشه ثابت نگاه میدارد. بااینحال، درجه حرارت بدن حیوانات خونگرم در شرایط گوناگون کاملاً ثابت نمانده و با بعضی عوامل گرمکننده قدری بالا رفته و تحت تأثیر بعضی عوامل سردکننده کمی پایین میآید.
غدد مترشحه داخلی در تولید حرارت کلی بدن و افزایش و کاهش درجه حرارت مرکزی دخالت دارند. این دخالت یا مستقیم است، یعنی هورمونها بر مراکز عصبی منظم کننده حرارت بدن اثر میکنند و یا غیرمستقیم از راه دخالت در متابولیسمهای مختلف و انقباضات عضلانی انجام میگیرد.
فعالیت بعضی از غدد مترشحه داخلی مخصوصاً غدد تیروئید، هیپوفیز و فوق کلیه، باعث احتراق مواد غذایی و بهعبارتدیگر سرعت اکسیداسیونهای سلولی و درنتیجه افزایش حرارت کلی بدن شده و بهاینترتیب درجه حرارت بدن بالا میرود و کمکاری آن بالعکس باعث کندی احتراقات و نقصان تولید حرارت کلی و کاهش درجه حرارت میشود.
هورمونهای متعددی که این دستگاهها ترشح میکنند بدن را به کار مربوطه وادار میسازد پس بروز هر عمل حیاتی، توأم با یک سلسله کنشها و واکنشهای شیمیایی در داخل بدن، ایجاد حرارت میکند. هرقدر که کنشها و واکنشهای شیمیایی بدن سریعتر انجام شود حرارت ایجادشده زیادتر است.
اندازهگیری این انرژی ایجادشده، بهوسیله میزان متابولیسم پایه (BMR یا Basal Metabolic Rate) انجام میگیرد. متابولیسم پایه مربوط به کار غدد تیروئید است. حال اگر صاحب مزاجی دارای متابولیسم پایه بالاتر از طبیعی باشد آن را «گرم مزاج» و اگر فردی دارای متابولیسم پایه پایین باشد، «سرد مزاج» و حد وسط آن را «مزاج معتدل» گویند. هر دارو، غذا، عامل بیرونی و نیز هر واکنش که باعث بالا رفتن کار غده تیروئید باشد، آن را گرم و اگر باعث پایین آمدن کار غده تیروئید باشد، آن را سرد گویند. مزاجی را رطوبتی یا «مزاج تر» نامند که مقدار زیادی آب در سلولهای بدن فرد جمع شده باشد و بهاصطلاح رطوبت بر مزاج غلبه کرده باشد. اگر مقدار قابلتوجهی مواد کانی و املاح جمع شده باشد، آن را «مزاج خشک» گویند.
در مورد انواع مزاج باید به فعالیت دستگاه نورواندوکرین (neuroendocrine system) اشاره کرد، که سیستمی متشکل از غدد درونریز و سلسله اعصاب بدن است. بر اساس نظریات طب سنتی این دو باهم در ارتباط بسیار نزدیک بوده و توسط هورمونها و تحریکات خود، کلیه اعمال حیاتی و فعلوانفعالات شیمیایی بدن را تحت نظر مستقیم خود، کنترل میکنند. بروز هر عمل حیاتی توأم با یک سری فعلوانفعالات است که تقریبا همۀ این اعمال در بدن تولید حرارت میکنند. هرقدر این فعلوانفعالات شیمیایی سریعتر و شدیدتر انجام گیرد، مقدار حرارتی که ایجاد میشود، بیشتر است و معادل با غلبۀ مزاج گرم میباشد.
مزاج شناسی چیست؟
اطبای گرانقدر ایرانی، برای تشخیص مزاج ذاتی هر فرد (یا همان سرشت مادرزادی)، شاخصهای دهگانهای (که در ادامه به آن اشاره خواهد شد) را بررسی میکردند؛ که هر یک از آنها چندین حالت و صفت را در برمیگرفت؛ بر اساس این علائم و نشانههای بالینی، تشخیص مزاج ذاتی مستلزم معاینه صحیح، دقت نظر و تفسیر صحیح توسط پزشک متخصص طب ایرانی است؛ و این در حالی است که بدون توجه به ظرافتهای تشخیص مزاج توسط مدعیان ناآگاه، شاهد تشخیصهای ضد و نقیض و در نتیجه، تجویزهای غلط هستیم.
ذکر این نکات جهت آشنایی و تفکر بیشتر شما در مقوله مزاج ذاتی است، تا در هنگام ویزیت متخصص آمادگی بیشتری داشته باشید و بتوانید کمک مضاعفی برای تشخیص صحیح مزاج خود انجام دهید؛ این موارد عبارتند از:
- کیفیت بدن در لمس که توسط معاینهکننده درک میشود: دما، قوام. شخص معاینه کننده باید مزاج معتدل داشته یا درک درستی از دما و قوام در لمس داشته باشد و نقاط مختلف بدن را برآورد کند.
- هیکل و اندازه کلی بدن: لاغر، درشت و عضلانی، درشت با غلبه توده چربی
- مو: شامل تراکم مو، ضخامت، سرعت رشد، رنگ مو
- رنگ بدن: در زمانیکه تحت تاثیر عوامل مداخلهگر مثلا بیماریها، هوای محیط،… نباشد.
- خواب و بیداری: مدّت خواب هر فرد، احساس نشاط یا کسالت بعد از خواب و …
- چگونگی افعال صادره از بدن: سرعت انجام کارها (شتابزدگی) یا کندی، عجول بودن، ثبات رأی،…
- ویژگی مواد دفعی از بدن: شامل بزاق، ترشحات بینی و حلق، ادرار، مدفوع، عرق، ترشحات اعضای جنسی
- بزرگی و کوچکی اعضای بدن: قفسه سینه، اندامها، مفاصل، عروق، معاینه و بررسی نبض
- میزان تأثیر پذیری فرد از غذا، شیوه زندگی و محیط پیرامون (واکنش نسبت به حرارت، برودت، رطوبت، خشکی)
- ویژگیهای روحی-روانی و رفتاری غالب در هر فرد
لازم به ذکر است که این موارد از درجه اهمیت متفاوتی برخوردار هستند.
هر یک از این نشانهها در افراد با مزاجهای مختلف متفاوت است مثلاً فردی که فربه است و پوست سفید و موهای کمپشت نازک لَخت دارد و زود دچار سرما میشود و حرکاتش کند است و نیاز به خواب طولانی دارد و بوی ادرار و عرق وی کم است و حواس ظاهری وی بهسرعت تحریک نمیشود، و محسوسات مشابه (مثلاً بوهای مشابه) را بهدقت افتراق نمیدهد و میل جنسی متوسط مایل به کم دارد، و دیرخشم و محافظهکار و کم ثبات است احتمالاً دارای مزاج «سرد و تر» خواهد بود. ولی همین فرد میتواند دچار مزاج عارضی یا سوء مزاجی متفاوت از مزاج اصلی خود شود بدون آنکه همه علائم تغییر کند. این امر یعنی تفاوت قائل شدن و تشخیص میان مزاج ذاتی با مزاج اکتسابی یا مزاج بیماری.
البته باید این نکته را نیز یادآور شد که بحث مزاجها در طب سنتی اصیل ایرانی مبحثی بسیار پیچیده و چالشبرانگیز است و توضیحاتی که برای هر مورد بیان شده تنها مصادیقی از پارامترهای موردبررسی هستند. تفاوت قائل شدن بین مزاجهای ذاتی ، اکتسابی و بیماری، در نظر گرفتن همه عوامل در تشخیص صحیح مزاج فرد مانند مزاج فصل، مزاج سن، مزاج اندامهای مختلف بدن و … ازجمله مواردی است که از اهمیت به سزایی در مقوله مزاج شناسی برخوردارند.
در حال حاضر در دانشکدههای طب ایرانی، پژوهشهای متعددی جهت استانداردسازی روند شناسایی مزاج در حال انجام است.
تست تعیین مزاج ذاتی در طب سنتی
- به 26 سؤالی که در جدول «آزمون تعیین مزاج ذاتی» آمده پاسخ دهید،
- پس از اتمام پاسخ، امتیاز هر مزاج را در جدول «امتیازات مزاج ذاتی» و در جای علامت سؤال قرار دهید تا مزاج ذاتی غالب شما (یعنی مزاج دارای بیشترین امتیاز)، به دست آید:
جدول امتیاز دهی مزاج ذاتی
مزاج (خلط متناظر) | تعداد سؤالی که این مزاج انتخابشده | مثال |
---|---|---|
گرم (صفرا) | ؟ | 3 عدد |
تر (دم) | ؟ | 4 عدد |
سرد (بلغم) | ؟ | 11 عدد |
خشک (سودا) | ؟ | 6 عدد |
مزاج سرشتی غالب | مزاجی که بیشترین امتیاز را دارد | سرد |
آزمون تعیین مزاج ذاتی
ردیف | سؤال | تفسیر مزاج |
---|---|---|
1 | رنگ پوست بدن (پوست زیر لباس مدنظر است) | (گرم) گندمگون، سبزه، (تر) گلگون (سرد) گرایش به سفیدی و رو به مهتابی (خشک) گندم گون و به سمت تیرگی و مات |
2 | وضعیت رنگ مو در سر (در دوران کودکی و نوجوانی است) | (گرم) مشکی پرکلاغی (تر) مشکی معمولی، یا خرمایی پررنگ (سرد) خرمایی روشن، بور و رو بهروشنی (خشک) مشکی کدر |
3 | وضعیت ساختار مو در سر | (گرم) فر درشت (تر) معمولی (سرد) لخت و صاف (خشک) فر ریز |
4 | ساختار کلی قرص صورت | (گرم) بیضی کشیده بزرگ (تر) دایرهای استخوانی و بیشتر رو به مربع (سرد) دایرهای گوشتی (خشک) بیضی کوچک |
5 | ساختار اندازه بلندای پیشانی | (گرم) بلند (تر) متوسط (سرد) کوتاه (خشک) خیلی کوتاه |
6 | ساختار اندازه چشم نسبت بهاندازه چشم | (گرم) بادامی درشت (تر) متوسط (سرد) خیلی درشت، چشمگاوی (خشک) بادامی ریز |
7 | رنگ مردمک چشم | (گرم) مشکی یا میشی پررنگ براق (تر) مشکی معمولی (سرد) رنگهای روشن (خشک) مشکی و میشی مات |
8 | ترکیب سفیدی چشم | (گرم) سفید و براق (تر) رو به قرمزی و براق (سرد) لکههای قهوهای در سفیدی چشم بدون براقی (خشک) رو به تیرگی و ماتی و کدری |
9 | ساختار دماغ (بینی) اگر دماغ خود را عمل کردهاید ساختار قبل از عمل را در نظر بگیرید | (گرم) عقابی (تر) درشت گوشتی (سرد) معمولی و نسبتاً ظریف (خشک) کتابی و تیغهای |
10 | اندازه کلی دماغ اگر دماغ خود را عمل کردهاید ساختار قبل از عمل را در نظر بگیرید | (گرم) عقابی (تر) درشت گوشتی (سرد) معمولی و نسبتاً ظریف (خشک) کتابی و تیغهای |
11 | وضعیت پرههای دماغ اگر دماغ خود را عمل کردهاید ساختار قبل از عمل را در نظر بگیرید | (گرم) خیلی باز، (تر) باز (سرد) متوسط (خشک) ریز و بسته |
12 | شکل گونه | (گرم) آشکار با تیزی (مانند سرخپوستان) (تر) آشکار و گرد (سرد) غیر آشکار و لپ دار (خشک) بدون گونه بدون لپ |
13 | شکل لب | (گرم) کلفت (تر) نسبتاً برجسته (سرد) متوسط (خشک) نازک |
14 | شکل و ساختار دهان | (گرم) کاملاً بزرگ (تر) متوسط رو بزرگی (سرد) کوچک و آشکار (خشک) کوچک و پنهان |
15 | اندازه دهان نسبت بهصورت | (گرم) خیلی بزرگ (تر) بزرگ (سرد) متوسط (خشک) کوچک |
16 | ساختار زبان در طول، عرض و ضخامت | (گرم) دراز و کمعرض و قطور (تر) متوسط و پهن و قطور (سرد) متوسط و پهن و نازک (خشک) کوتاه و باریک و نازک |
17 | شکل چانه | (گرم) بیضی درشت (تر) ذوزنقه درشت (سرد) گرد و کوتاه (خشک) نوکتیز مثلثی ریز |
18 | ظاهر گردن ازنظر طول (نیاز به اندازهگیری دارد) | (گرم) خیلی بلند (سرد) متوسط (تر) بلند (خشک) کوتاه |
19 | ظاهر گردن ازنظر قطر | (گرم) بزرگ (تر) خیلی بزرگ (سرد) متوسط (خشک) کوچک |
20 | وضعیت عروق (در محیط درجه حرارت معمولی بررسی شود) | (گرم) رگ کاملاً پیدا و برجسته است و سخت (تر) رگ نیمهآشکار و با رطوبت است (سرد) رگ پنهان است و برجستگی ندارد (خشک) رگ برجسته نیست ولی دیده میشود اما سیمی است و رنگ آن تیره است |
21 | ماهیچهها (با دیدن باز و در حالت عادی مدنظر است) | (گرم) دوک زیاد دارد، عضلات ماهیچهای، ساختار کشیده (تر) دوک دارد، عضلات ماهیچهای، ساختار قطور و ستبر (سرد) دوک ندارد و عضلات غیر ماهیچهای، ساختار نرم و چربیدار (خشک) دوک ندارد عضلات غیر ماهیچهای، ساختار کشیده و استوانهای و خشک |
22 | شکل دستها (از مچ به پایین و انگشتان) | (گرم) دستها کشیده، انگشتان کشیده، ساختار استخوانی (تر) دستها بزرگ، انگشتان قطور و قوی ساختار زمخت، گوشتآلود و پهن (سرد) دستها متوسط، انگشتان رو به بلندی باریک به سمت انتها، ساختار ظریف و نرم و پر (خشک) دستها کوچک، انگشتان لاغر، ساختار استخوانی باریک و خشک |
23 | ظاهر شانهها | (گرم) شانهها کشیده است؛ ولی پهن و پر نیست، ساختار کلی: متناسب (تر) شانهها کشیده پهن و است، ساختار کلی: پهن، درشت، پر و مستطیلی (سرد) شانهها جمع است، ساختار کلی: گرد و پر (خشک) شانهها ضعیف و باریک است، ساختار کلی: ریز و استخوانی |
24 | اندازه طول شانهها (نیاز به اندازهگیری دارد) | (گرم) بزرگ 40 تا 45 (تر) خیلی بزرگ 45 به بالا (سرد) متوسط ۳۰تا ۶۰ (خشک) کوچک 40 به پایین |
25 | اندازه قطر شانهها | (گرم) بزرگ (سرد) متوسط (تر) خیلی بزرگ (خشک) کوچک |
26 | رنگ لب | (گرم) قرمز تیره (تر) قرمز روشن (سرد) کمرنگ رو به سفیدی (خشک) قهوهای و تیره |
لطفاً سؤالات خود را در بخش دیدگاهها مطرح نمایید.
به ترتیب تر سرد خشک گرم سرد تر خشک سرد سرد سرد خشک خشک سرد خشک خشک خشک تر خشک گرم خشک خشک خشک خشک
« دیدگاههای کهنه